Sunday, January 15, 2006

خواب

دیگه حتا دلم نمی خواد خواب ببینم.
اینهمه رنج می کشی با سختی یه چیزی یه کسی رو فراموش کنی همون موقعی که فکر می کنی فراموش شده خوابش رو می بینی! اونم چه خوابی! خودش اینقدر آزارت نمی ده که خوابش!!!
کاش می شد آدم اصلا خواب نبینه.یا حداقل خواب هرچی رو دوست داشتی می دیدی و هرچی رو دوست نداشتی نه.
آخه خدای گنده ی من اینطوری که دیگه واسه آدم هیچ راه فراری نمی مونه .