Thursday, October 28, 2010

...
: خب انقدر نگفتی تا خودم گفتم.
: باید صبر می کردی.
: صبر کردم، ولی نگفتی.
: می گفتم.
: باید زودتر می گفتی.
: اگه صبر می کردی می گفتم.
: چه قدر صبر کنم؟
: یه کم دیگه صبر می کردی.
: خودت باید زودی بگی.
: خب حالا، به نظر من که خسته ای.
: همین!
: همین چی؟
: همین دیگه، نمی دونم، شایدِ. شاید خسته م.

هیچ هیچ/ شاخ/ پیمان هوشمندزاده

1 comment:

Anonymous said...

صبر می کنم تا بگی..