تا حالا شده فکر کنی که بین اینهمه آدمی که میشناسی مثل یه سایه میمونی؟ مثل یه توهم؟ یه چیزی که بودش وابسته به چیز دیگه ایه و اگرم نباشه اتفاق خاصی نمی افته... در واقع وقتی نیستی چیزی کم به نظر نمیاد؟
شده تا حالا با آدمهایی باشی که احساس کنی مال یه سیاره ی دیگه هستن و اساسا زبونشون برای تو غریبه است؟ آدمهایی که چه به لحاظ طبقه چه هزار جور کوفت و زهرمار دیگه توی ذهن تو کلمه ای که تداعی می کنن اینه: Different؟!
شده تا حالا سعی کنی بدون در نظر گرفتن تفاوتها به آدمها احترام بذاری و به روی خودت نیاری که بین دنیاهاتون ده برابر راه شیری فاصله وجود داره؟
شده تا حالا که اون آدمی که بقیه از تو می شناسن و دوسش دارن!!! رو تو از خودت نشناسی؟ فکر کنی که چطور از بیرون یه جور دیگه ای و از همه ی رفتارات برداشت هایی میشه که تو روحت هم از اونا خبر نداره؟
...
ا... نشده؟! ...چه خوب!!!
شده تا حالا با آدمهایی باشی که احساس کنی مال یه سیاره ی دیگه هستن و اساسا زبونشون برای تو غریبه است؟ آدمهایی که چه به لحاظ طبقه چه هزار جور کوفت و زهرمار دیگه توی ذهن تو کلمه ای که تداعی می کنن اینه: Different؟!
شده تا حالا سعی کنی بدون در نظر گرفتن تفاوتها به آدمها احترام بذاری و به روی خودت نیاری که بین دنیاهاتون ده برابر راه شیری فاصله وجود داره؟
شده تا حالا که اون آدمی که بقیه از تو می شناسن و دوسش دارن!!! رو تو از خودت نشناسی؟ فکر کنی که چطور از بیرون یه جور دیگه ای و از همه ی رفتارات برداشت هایی میشه که تو روحت هم از اونا خبر نداره؟
...
ا... نشده؟! ...چه خوب!!!
3 comments:
آخه هیچ دو نفری نیستنند که فاصله اشان کهکشان راه شیری نباشد. خودمان را گول می زنیم برای رفاقت و عشق ... این عکسه قضیش چیه ؟!
کی نشده؟ ... همیشه همین طوریه
To ro nemishnasam.....vali in AXe khili ashna mizane!
Post a Comment