Monday, January 30, 2006

مان هنر نو , تهران , بهمن ماه 1384

مدت زیادی بود که به واسطه دوستان از وجود جایی به اسم "مان هنر نو" مطلع شده بودم. بخصوص بعد از اینکه تبلیغات این مرکز در سطح شهر زیاد شد و برنامه نمایش آثار گرافیگ برتر هنرمندان ایرانی و خارجی در ایستگاه مترو میرداماد٬ خیلی کنجکاو و علاقمند شده بودم تا از جریان سر در بیارم و این محل رو ببینم اما بخاطر درگیریهای خودم یا شایدم تنبلی موفق نمی شدم تا دیروز که بالاخره تنبلی رو کنار گذاشتم و رفتم اونجا رو ببینم.
بعد از اینکه ساختمان "مان هنر نو" رو دیدم اولین چیزی که به نظرم اومد این بود که چقدر مثل خونه است!
شاید به خاطر همین هست که اسم "مان" رو براش انتخاب کردن. به نظرم تمام عناصر بکار برده شده سعی داشتن اینو یاداوری کنن که "مان" یعنی خانه حتا صدای بالا یا پایین رفتن از پله های توی مجموعه یه جورایی به شکل گیری این فضا کمک می کرد. "مان هنر نو" در واقع قرار بوده با مجوز موزه شروع به کار کنه ولی گویا تو ایران عزیز فقط مراکز دولتی حق دارن موزه تاسیس کنن پس "مان" به عنوان یه گالری به فعالیت های خودش می پردازه ولی چیزی که هست "مان" نه کاملا موزه است نه گالری و نه خانه بلکه ترکیبی از هر سه اونهاست. ساختمان اولیه مجموعه پیش از انقلاب ساخته شده بوده و قسمتهای جدید بعدا در سال 1381 توسط "مهندس غلامرضا معتمدی" طراحی و به ساختمان قدیمی اضافه شده و از سال 83 شروع به کار کرده٬ "مان هنر نو" حالا یکساله است.
این مجموعه از نه بخش مختلف تشکیل شده و به هنرهایی می پردازه که با زندگی مردم عادی ارتباط دارند و تنها مختص عرضه در گالریها نیستن. هنرهایی مثل گرافیک٬ طراحی صنعتی٬ طراحی داخلی و ... که بعد از انقلاب صنعتی شکوفا شدند. البته در بخشی از این مجموعه تعدادی عکس و نقاشی از هنرمندان ایرانی می بینیم حتا بزهای "مش اسمال" به همراه دو مجسمه دیگرش در فضای "مان" جا خوش کردن.



در طبقه دوم آثار معماری و طراحی داخلی و طراحی صنعتی قرار داره.
طبقه سوم به عکس و فیلم مربوط می شه. خود مجموعه آرشیوی از عکس٬ فیلم و اسلاید داره که میشه از اونا در خود مجموعه استفاده کرد که البته بیشترش مربوط به معماری هست. همینطور یه سالن کوچک نمایش فیلم که گویا با هماهنگی مدیریت مجموعه میشه از اون هم برای نمایش فیلم استفاده کرد. البته تمام این امکانات بصورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار می گیره.
در بخش گرافیک پوسترهایی از مرتضی ممیز٬ ابراهیم حقیقی٬ قباد شیوا و احصایی می بینیم . همینطور تعداد زیادی کار از توکا نیستانی. در این طبقه فضایی هم به کتابخانه و قسمتی بصورت روباز برای نمایشگاه دائمی از آثار گرافیکی بیلبوردهای سطح شهر اختصاص داده شده که پیش از این در ایران به این صورت وجود نداشته.
در زیرزمین این مکان کارگاه مجسمه سازی برای استفاده دانشجویان و اساتید وجود داره٬ و یه بخشی که درست خاطرم نیست تو همین طبقه بود یا نه برای کافی شاپ.
علاوه بر نمایشگاه دائمی نمایشگاههایی هم بصورت دوره ای در این مجموعه برگزار میشه که آثار توسط یه هیئت انتخاب به ریاست خود آقای معتمدی انتخاب میشن.
به هر حال من از وقتی که اونجا گذروندم خیلی لذت بردم . فکر می کنم ما خیلی بیشتر از این به اینجور مکانها احتیاج داریم شاید این یه شروع باشه. ولی چیزی که تمام مدت ذهنم رو مشغول کرده بود اینه که صرف بیشتر از سه میلیارد تومن سرمایه شخصی برای یه فعالیت فرهنگی که هیچ بازده مالی براش در نظر گرفته نشده (حتا برای بازدید از مجموعه بلیط هم فروخته نمیشه) اونم تو جایی که همه برای ریال ریال از داراییشون حساب کتاب دارن بیشتر شبیه یه معجزه است. امیدوارم این معجزه ها بیشتر تو دنیای فرهنگی ایران نازنینمون اتفاق بیفته.